دستفروش دورگرد یا دورگرد (نیز: دستفروش، دلال دورگرد و مانند آن) (در انگلیسی: pedlar, canvasser, cheapjack,higler) به هر فروشندهای گفته میشود که برای فروش کالا یا خدمات خود سفر میکند. دورگردها کالاها را به شهرهای کوچک، روستاها و محلههای حاشیههای شهرها میبرند و معمولاً در کنار خیابان به فروش غذا و کالا میپردازند.
در اروپا گزارشهایی از عدم صداقت در فروش یا جرائم صورتگرفته توسط دستفروشان دورگرد گزارش شدهاست.[۱][۲]
دستفروشان دوره گرد معمولا خود با پای پیاده سفر میکردهاند و کالاهای خود را با توسط فردی دیگر یا حیوانات و واگن و مانند آن حمل میکردهاند.
دستفروشان دورهگرد امروزی ممکن است از وسایل نقلیه موتوری برای حمل و نقل خود و کالاهایشان استفاده کنند. شیوه کار آنها فروش در درب منزل یا شرکت در نمایشگاههای فروش است.
در بسیاری از اقتصادها دورهگردی به به عشایر و اقلیتهایی مانند کولیها، مسافران یا Yenicheها اختصاص دارد. علاوه بر فروشندگان، نوازندگان، درمانگرانو یا فالگیران نیز از مشاغل دورهگرد محسوب میشوند.
در حالی که دورهگردها نقش مهمی در تأمین کالاهای جمعیتهای پراکنده داشتهاند، به دلیل افزایش تراکم جمعیت و قدرت خرید مردم، این شیوه از خرید (یکجانشینی) امروزه چندان مورد توجه نیست و امکانات حمل و نقل حتی امکان سفر به روستاییان را هم میدهد.
موارد زیر عمدتاً دارای معنای نزدیک به هم و اشارهکننده به انواع دورهگردی برای فروش هستند:
برخلاف ترکیبات از قرن ۱۶ بیشتر تحقیرآمیز تشکیلشده از این مترادف هستند:
[نیازمند منبع] نام برخی از دورهگردان دارای محصول یا صنعت خاص عبارتند از:
نام برخی از تحقیرآمیز از دیگر زیر یا supertypes یا بستگان نزدیک از دستفروشان عبارتند از:
اگرچه شباهت اساسی بین فعالیتها در دنیای قدیم و دنیای جدید وجود دارد اما دورهگردی قدیم و جدید دارای تفاوتهای قابل توجهی است. در بریتانیا دورهگرد به کسانی متفاوت از کولیها گفته میشد.
در سدۀ ۱۹ در ادبیات واژگان ارزانفروشی و دستفروشی و دورهگردی دیده میشود. معروفترین مثال داستان «دکتر ماریگولد» از چارلز دیکنز است.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ دورهگرد موجود است. |