اورک (یا ارک) /ɔːrk/ (انگلیسی: Orc یا Ork) [۱] یک هیولای انساننمای خیالی مانند یک گابلین است. اورکها توسط نوشته های فانتزیجی. آر. آر. تالکین، به ویژه ارباب حلقهها، وارد استفاده مدرن شدند. در آثار تالکین، اورکها نژادی بیرحم، تهاجمی، زشت و بدخواه از هیولاها هستند که در تضاد با الفهای خیرخواه و در خدمت به یک قدرت شیطانی هستند، هرچند که در حس انسانی اخلاق مشترک هستند. در میان چندین داستان که تا حدودی متناقض هستند، پیشنهادی وجود دارد که آنها یک نژاد فاسد از الفها هستند.[۲]
کلمه لاتین Orcus به عنوان "Orc, þyrs, oððe hel-deofol"[الف] ("گابلین، شبح، یا شیطان جهنمی") در واژهنامههای انگلیسی باستان قرن دهم کلئوپاترا تفسیر شدهاست، که توماس رایت درباره آن نوشت، «اورکوس نام پلوتون، خدای مناطق جهنمی بود، از این رو میتوانیم به راحتی معنای hel-deofol را بفهمیم. اورک، در آنگلوساکسون، مانند ثرز، به معنای شبح، یا گابلین است».[۳][۴]فرهنگ لغت زبان هلندیork را در زبان هلندی باستان که به هم بسیار نزدیک و مرتبط اند به عنوان هیولای verslindend ("هیولا بلعنده") تعریف میکند،[۵] و به nork ("آدم متعصب، کجخلق، شرور") به عنوان یک ریشهٔ احتمالی در هلندی باستان اشاره میکند.[۶]
این اصطلاح فقط یک بار در بیوولف به عنوان ترکیب جمع orcneas، یکی از قبیلههایی که در کنار الفها و اتینها (غولها) توسط خداوند محکوم شدهاند، استفاده میشود:
Orcneas در بالا به "ارواح شیطانی" ترجمه شدهاست، اما معنای آن نامشخص است. کلیبر پیشنهاد کرد که از orc < L. orcus "جهان زیرین" + neas "اجساد" تشکیل شده است، که ترجمهٔ "ارواح شیطانی" نتوانست عدالت را در مورد آن رعایت کند.[۹][ب] به طور کلی فرض بر این است که حاوی یک عنصر né-، همزاد با nausگوتی و nárنورس باستان، هر دو به معنای 'جسد' باشد.[۱۰] کلمه رایج انگلیسی باستان برای جسد líc است، اما né- در nebbed 'تخت جسد' ظاهر میشود،[۱۱] و در dryhtné 'جسد مرده یک جنگجو'، جایی که dryht یک واحد نظامی است. اگر قرار است orcné* به عنوان orcus 'جسد' تفسیر شود، معنی ممکن است "جسد از Orcus (به معنی جهان زیرین)" باشد، یا "جسد شیطانی"، که به عنوان نوعی هیولای مرده متحرک شناخته می شود.[۹]
جدید اولیه
از هیولایی به نام Orcus در کتاب ملکه پریان ۱۵۹۰ اثر ادموند اسپنسر نام برده شدهاست.[۱۲]فرهنگ انگلیسی آکسفورد یک orkeعصر جدید اولیه را، به معنی "Ogre" ثبت کردهاست، در افسانهٔ ۱۶۵۶ دون زارا دل فوگو نوشتهٔ ساموئل هلند، یک پاستیش از عاشقانههای اسپانیایی مانند دن کیشوت.[پ][۱۳]
فرض بر این است که 'orke'/'ogre' از طریق افسانههای قارهای به انگلیسی آمدهاست، به ویژه از نویسندهٔ فرانسوی قرن هفدهم، شارل پرو، که بیشتر داستانهای خود را به عاریت گرفت و "ogre" خود را از نویسندگان ایتالیایی قرن شانزدهم، جیووانی فرانچسکو استراپارولا (معتبر با معرفی فرم ادبی قصهٔ پریان) و جیامباتیستا باسیل، که به گویش ناپلی مینوشت و اظهار داشت که در حال انتقال داستانهای شفاهی از منطقه خود است، توسعه داد. باسیل در داستانها از huorco ،huerco یا uerco، شکل ناپلی از orco ایتالیایی، ت.ت.'Ogre'، برای توصیف یک جانور بزرگ، پشمالو، عاج دار و آدمنما که میتوانست صحبت کند، در یک جنگل یا باغ تاریک زندگی می کرد و ممکن بود انسان ها را بگیرد و بخورد، استفاده میکرد.[ت]
قرن نوزدهم
این احتمال وجود دارد که تالکین تحت تأثیر منابع جدیدتر بودهباشد. "اورک" در یکی از فهرستهایی از موجودات خیالی در کتاب The Water-Babies, A Fairy Tale for a Land Baby[۱۴] سال ۱۸۶۳ و کتاب Hereward the Wake سال ۱۸۶۵ چارلز کینگزلی، ظاهر میشود.[۱۵] تالکین احتمالاً دومی را خواندهاست زیرا از اصطلاحات نادری مانند "horse-boy" استفاده میکند که در آن کتاب یافت میشود.[۱۶]
↑Here "orcus .. þrys ꝉ heldeofol" is the redaction given by (Pheifer 1974), p. 37n but þrys appears to be a mistranscription. The original text uses "ꝉ", the scribal abbreviation for Latin vel meaning "or", which Wright has silently expanded as Anglo-Saxon oððe.
↑Klaeber here takes orcus to be the world and not the god, as does (Bosworth و Toller 1898، ص. 764): "orc, es; m. The infernal regions (orcus)", though the latter seems to predicate on synthesizing the compound "Orcþyrs" by altering the reading of the Cleopatra glossaries as given by Wright's Voc. ii. that he sources.
↑Straparola was translated into Spanish in 1583. Independent of this, there is in Spain to this day the folktale of the "huerco" or "güercu", a harbinger of impending death; a shade in the form of the person about to die.
↑See especially Basile's tales Peruonto and Lo Cuento dell'Uerco.
پانویسها
اولیه
این فهرست مکان هر مورد را در نوشتههای تالکین مشخص میکند.
↑ ۹٫۰۹٫۱(Klaeber 1950، ص. 183): Orcneas: "evil spirits" does not bring out all the meaning. Orcneas is compounded of orc (from the Lat. orcus "the underworld" or Hades) and neas "corpses". Necromancy was practised among the ancient Germans!
↑"The Water Babies, Illustrated Online Children's Book by Charles Kingsley". The Children's Nursery and its Traditions. Retrieved 13 October 2021. she made him believe in worse things than water-babies—in unicorns, fire-drakes, manticoras, basilisks, amphisbaenas, griffins, phoenixes, rocs, orcs, dog-headed men, three-headed dogs, three-bodied geryons, and other pleasant creatures, which folks think never existed yet